به گزارش خبرنگار خبرگزاري فارس از خراسان رضوي، حسين فدايي در نشست مديران ستادي و مسئولان استاني خبرگزاري فارس در خراسان رضوي با اشاره به وجود شش حوزه براي تحقيق از جريانات فعلي گفت: يك حوزه شناخت است كه بعضي‌ها براي شناخت هستي قائل به خداي يگانه، تعدادي حسي، عده‌اي معتقد به شناخت عرفاني و تعدادي نيز معتقد به وحياني هستند.
نماينده مردم تهران در مجلس ادامه داد: قبل از انقلاب ماركسيست‌ها براي شناخت هستي معيار را حس مي‌دانستند و هرآنچه را حس مي‌شد قبول كرده و آنچه كه حس نمي‌شود را قبول نمي‌كردند؛ در همان زمان كساني بودند كه اين روش را نقد مي‌كردند و آن را ناكارآمد مي‌دانستند.
دبيركل جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي ادامه داد: حوزه دوم اعتقادات است كه براساس ابزار حسي به آن مي‌رسيم كه آيا هستي صاحب دارد يا ندارد.
وي مباني نظري در اداره يك كشور، بحث درباره رويكردها، بحث عملكردها و رفتار فردي و اجتماعي را ديگر حوزه‌هاي شناخت جريانات برشمرد.
دبيركل جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي ادامه داد: سه دهه از انقلاب اسلامي مي‌گذرد و وارد دهه چهارم انقلاب مي‌شويم و چهار دولت را تجريه كرده‌ايم.
دبيركل جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي با تقسيم‌بندي دولت‌هاي بعد از جنگ اظهار داشت: دولت اول به ‌دليل قرار گرفتن آن در دهه اول انقلاب داراي گفتمان انقلاب اسلامي و دفاع مقدس بود كه گفتمان دفاع مقدس زاييده انقلاب اسلامي است و در آن زمان به دليل فضاي معنوي و عطر شهدا كمتر كسي بود كه مي‌توانست ادعا كند كه با گفتمان انقلاب فاصله دارد.
وي ادامه داد: دولت بعدي بعد از روي كار آمدن براساس سياست توسعه اقتصادي و بازسازي شكل گرفت، معناي سازندگي در انقلاب اين بوده است كه براساس آن دولت بايد خدمتگزار ملت باشد و پيشرفت و آسايش را براي كشور به ارمغان آورد كه با آن مخالفت نداريم.
دبيركل جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي گفت: در اينجا احساس جدايي گفتمان انقلاب و اين شكل‌گيري را مي‌بينيم اما عده‌اي با ارائه برنامه‌هايي شكل جديدي به توسعه و بازسازي اقتصادي دادند و سياست‌هاي تعديل اقتصادي غربي از دستاوردهاي بانك جهاني را مطرح كردند، آرام آرام از عدالت فاصله گرفته مي‌شود و عدالت را به حاشيه مي‌برند و كارآمدي را جايگزين آن مي‌كنند. ما اين را نمي‌پسنديم و به آن نقد داريم معتقديم كه گفتمان انقلاب اسلامي مبتني بر رشد و عدالت است و توسعه عدالت محور مبناي كار است زيرا عدالت زيربناي فكري ما است.
وي افزود: زماني كه توسعه سياسي مطرح مي‌شود اصل توجه بر آزادي و تامين حقوق و كرامت انساني است كه با آن مشكل نداريم و آن را جز‌و ذات انقلاب اسلامي مي‌دانيم.
فدايي گفت: زاويه وقتي ايجاد شد كه تعريف توصيف از آزادي، توسعه سياسي و كرامت انساني شكل ديگري به خود گرفت كه انطباق با گفتمان انقلاب نداشت.
دبيركل جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي افزود: آزادي را در اين مي‌دانيم كه از همه‌ چيز آزاديم به‌جز بندگي خدا و آزادي مي‌گويد كه بايد در برابر خدا سر تعظيم فرود آورد اگر در موضوع آزادي از خدا بگذريم اين آزادي با اعتقاداتمان سازگار نيست؛ كرامت انساني اين نيست كه گاهي حتي حقوق وي را مانند حيوان تعريف كنند.
نماينده مردم تهران در مجلس افزود: در زمان طاغوت هيئتي از يكي از نهادهاي حقوق بشر به همراه وزير خارجه وقت آمريكا از زندان اوين بازديد كردند در آنجا مسعود رجوي به عنوان رهبر آن زمان مجاهدين خلق و منافقين فعلي به وزير خارجه آمريكا گفت كه ما چيزي نمي‌خواهيم به‌جز زندگي دمكراتيك در كشوري مثل شما.
اين نماينده مجلس ادامه داد: اين يك نگاه است الان مجاهدين كه در دهه 50 و 60 تعريف و تبليغ مي‌شد و مظهر مبارزه با امپرياليسم بود و در بين جوانان و دانشجويان محبوبيت خاصي داشت، اكنون همين جريان سردمدار مبارزه با ليبراليسم ابزاري در دست امپراليسم براي برخورد با انسان‌هاي آزاده جهاني و گفتمان انقلاب شده است.
وي با اشاره به مبناي شكل‌گيري جناح چپ و راست در كشور گفت: در ذهن برخي افراد جامعه چيزي براي تفسير و تبيين آرايش كشور نقش بسته است كه از اساس باطل است و منطقي ندارد در جامعه رايج است و افراد جامعه مي‌گويند فلان فرد راست يا چپ است.
فدايي ادامه داد: اولا در تعريف چپ و راست در ادبيات سياسي متعارف جهاني به جريان‌هايي كه معتقد به اقتصاد بسته و دولتي هستند چپ و به جريان‌هايي كه معتقد به اقتصاد بازار آزاد و سرمايه‌داري هستند راست مي‌گويند.
وي ادامه داد: در قبل از انقلاب اسلامي اكثر قريب به‌ اتفاق افرادي كه معتقد به اقتصاد دولتي و بسته بودند چپي و كساني كه معتقد به اقتصاد بازار آزاد و سرمايه‌داري بودند راست مي‌گفتند كه اين تعاريف در تمام‌ دنيا رايج بود.
وي افزود: علاوه بر وجود اين تقسيم‌بندي در كشور، جرياني التقاطي در كشور وجود داشت كه متمايل به چپ يا راست بودند و گروه‌هايي نظير سازمان مجاهدين خلق متمايل به چپ و گروه‌هايي مانند نهضت آزادي متمايل به راست بودند.
فدايي با بيان اينكه اين تقسيم‌بندي در سال 58 و 59 در كشور وجود داشت، اظهار داشت: اكثر قريب به‌اتفاق گروه‌ها در اين سال‌ها وفاداري خود را به نظام جمهوري اسلامي اعلام كردند و حتي توده‌اي‌هاي كمونيست هم اعلام كردند كه خط امامي هستند كه جاي تعجب دارد و تنها عده‌اي از وابسته‌ها به طاغوت، استقلال‌طلب ها و كودتاگران به مقابله با اين انقلاب پرداختند.
وي افزود: بعد از اتفاق بمبگذاري ساختمان جمهوري اسلامي ماهيت ليبرال‌ها و مجاهدين خلق آشكار شد و اين دو گروه در مقابل جمهوري اسلامي ايستادند و از صحنه سياست خارج شدند.
نماينده مردم تهران در مجلس با اشاره به تحول در آرايش سياسي بعد از بمبگذاري ساختمان حزب جمهوري اسلامي گفت: در اين زمان تحليلي از افراد درون انقلاب اتفاق افتاد كه بر‌اساس آن تمام‌ علما و شاگردان امام كه در خط امام هستند به دو دسته طرفداران مستضعفين و حاميان سرمايه‌داري تقسيم شدند كه در اين راستا جامعه روحانيت مبارز تهران طرفدار مستضعفين و جامعه مدرسين قم طرفداران سرمايه‌داري عنوان شدند.
وي افزود: پنج سال بعد همين افراد براساس تحليلي، مجمع روحانيون مبارز كه از دل جامعه روحانيت مبارز بيرون آمده و انشعاب كرده است را حامي مستضعفان و جامعه روحانيت مبارز را طرفدار سرمايه‌داري به جامعه معرفي كردند.
وي ادامه داد: اين افراد همواره در تلاش هستند كه بين نيروهاي انقلاب جداسازي صورت گيرد تا بگويند بقيه ناحق بوده و ما حق هستيم.
دبيركل جامعه ايثارگران انقلاب اسلامي گفت: مباني تفسيري موجود چپ و راست اصولي و منطقي نبوده و توسط جريان باطل ايجاد شده و تعمدي عده‌اي آن را دنبال مي‌كنند.
وي افزود: آن جريان باطل كانون فتنه و افراطي است كه نمي‌گذارد مسائل كشور شفاف شود و همواره مسائل ناحق را حق جلوه مي‌دهد.
وي خاطرنشان كرد: كساني براي موجه جلوه دادن خود و وارونه جلوه دادن واقعيت اين تحليل‌ها را ارائه مي‌دهد.
وي ادامه داد: بهشتي از حاميان انقلاب اسلامي بود و همه مي‌دانند كه ديدگاه وي با انقلاب اسلامي تفاوتي نداشت اما اين جريان كه هنگام سخنراني ايشان در مسجد او را وهن مي‌كردند و حتي تلاش مي‌كردند از مسجد بيرونش كنند، كساني كه اين كار را انجام دادند تلاش مي‌كردند از روز اول براي خود جاسازي قدرت كنند به ‌همين دليل ابتدا زمينه‌سازي براي قائم مقامي رهبري كردند و تبليغ كردند كه نظر امام خميني رياست جمهوري بني‌صدر است در حالي كه امام بعدها گفتند والله من به بني‌صدر راي ندادم.
وفايي افزود: اين جريان كارش به جايي رسيد كه بحث فتح سنگر به سنگر نظام را مطرح كردند و در كودتاي 18 تير نقش فعال داشتند به ‌طوري كه از درون وزارت كشور و نهاد رياست جمهوري اين جريان را اداره كردند.
وي افزود: در ماجراي دوم خرداد شعار "بنويسيد خاتمي بخوانيد ناطق نوري " را اين جريان مطرح كردند به طوري كه اين شعار در تمام‌ افكار مردم نقش بست كه آرا صيانت نمي‌شود.
فدايي خاطرنشان كرد: اين جريان در يك سال اخير تلاش مي‌كند كه در جامعه القا شود كه در كشور بحراني است و هم‌اكنون نيز موضوع كميته صيانت از آرا را مطرح مي‌كنند.
وي افزود: اولا در دوره‌اي كه انتخابات صورت مي‌گيرد سازوكار انتخابات و شوراي نگهبان سلامت انتخابات را تضمين مي‌كند؛ هر مرحله‌اي كه مجريان و ناظران از سليقه‌اي بودند خلاف آن سليقه در انتخابات راي مي‌آورد در دولت احمدي‌نژاد در تهران دو تا سه نفر از اصلاح‌‌طلبان در انتخابات شوراي شهر راي آوردند در حالي كه القاي تقلب در انتخابات يك عمليات رواني است.
نماينده مردم تهران در مجلس درباره علت حمايت از احمدي‌نژاد گفت: احمدي‌نژاد در راستاي گفتمان انقلاب اسلامي گام برمي‌دارد و مديريت اجرايي كشور را برعهده دارد.
وي افزود: اولا اگر بخواهيم عملكرد دولت را سئوال كنيم بايد ديد از چه منظري وارد شد زماني براساس آرمان و مواقعي براساس رويكرد و عملكرد دولت‌ها بررسي مي‌شود.
فدايي افزود: كمتر كسي است كه بگويد اين دولت در آرمان‌ها و رويكردها داراي مشكل است اما در عملكرد مي‌گويند قابل دفاع و خوب نيست و آن دسته از اقدامات كه كميت پذيرند بايد با دولت‌هاي قبلي مقايسه شود كه در بعضي جاها به طور قليلي برابري كرده و در بعضي موارد كاهش داشته و در بعضي موردها نيز افتخارآميز و قابل دفاع است.
وي افزود: در حال حاضر فكر مي‌كنم تمام‌ قدرت‌هاي استكباري جهاني دست در دست هم داده‌اند كه احمدي‌نژاد رئيس جمهور نباشد كه اين دليلي بر تاييد ايشان است.
وي درباره علت حمايت خود از احمدي‌نژاد افزود: نمي‌شود رئيس جمهوري بيايد كه با نظام هماهنگ نباشد كه اين عدم هماهنگي آسيب درست مي‌كند كه دود آن به چشم مردم مي‌رود و بنابراين بايد افراد هماهنگ بيايند كه در ساير كانديداها احمدي‌نژاد داراي بيشترين هماهنگي با نظام وانقلاب است.
وي ادامه داد: دليل اصلي ما ديدگاه نظام است به دولت‌ها و رئيس دولت‌هاي قبلي را مقايسه مي‌كنيم مي‌بينيم كه در نظام نسبت به اين دولت و رئيس آن موضع‌گيري‌هاي حمايتي بيشتري وجود دارد كه اين براي ما حجت است.
وي با طرح سئوالي كه اگر مي‌خواهيم احمدي‌نژاد نباشد چه كسي باشد اظهار داشت: مي‌خواهيم كه يك فرد اصولگرا رئيس جمهور باشد حتما خط قرمر ما به دلايلي دوم خردادي‌ها است و اين فرد اصولگرا بايد كسي باشد كه همه بر آن تفاهم كند و چنانچه عده‌اي از اصولگرايان ‌روي احمدي‌نژاد اجماع نكنند بايد ديد چه كسي راي‌آور است.
وي ادامه داد: در اين راستا براساس رصدهايي در مدت زمان شش ماه به اين نتيجه رسيديم كه مقبوليت احمدي نژاد از ديگران اصولگرايان بالاتر است و هيچ فردي به جز وي امكان راي آوردن را ندارد.
فدايي با اشاره به طرح دولت وحدت ملي توسط بعضي اصولگرايان گفت: پشت اين قضيه اين است كه احمدي‌نژاد نيايد تا عده‌اي از اصولگرايان با دوم خردادي‌ها براي ايجاد دولت وحدت ملي متحد شوند كه اين تحليل‌ نيز باعث حمايت ما از شخص احمدي‌نژاد شد.
وي گفت: براساس سنجش‌هاي انجام شده 67 درصد مردم براي حضور در انتخابات اعلام حضور كرده‌اند كه از اين تعداد حداقل 55 درصد اعلام حمايت از احمدي‌نژاد و 22 درصد اعلام حمايت از موسوي كرده‌اند و ديگران داراي فاصله زيادي با احمدي‌نژاد هستند.
نماينده مردم تهران در مجلس ادامه داد: قريب به اتفاق تشكل‌هاي اصولگرا به‌ صورت انفرادي از احمدي‌نژاد اعلام حمايت كرده‌اند و دو تشكل جامعه روحانيت مبارز تهران و جامعه مدرسين كه جز احزاب سياسي نيستند و نظرات خاصي دارند در انتخابات گذشته نيز موضع آنان به لحاظ زمان و كيفيت حمايت متفاوت است كه در زماني اميدواريم اعلام حمايت كنند.
فدايي افزود: افرادي كه وفادار انقلاب، امام، رهبري و نظام بوده در يك اردوگاه قابل تحليل هستند و كساني كه جزو اردوگاه اصولگرايان و حق‌طلبان نيستند، اما خودشان را جز جبهه اصولگرايان مي‌دانند را بايد واكاوي كرد.

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا